سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران)
 
قالب وبلاگ

این چار برگ خشک شده مال دفتر است؟!

نه! آخرین قمار من و دست آخر است

 

1- من را به چاه درد خود انداخت و گذشت

هرکس که گفت با من ِ خسته برادر است

2- گفتید عاشقید و به من... آه! بگذریم

چون شرح ماجرای شما شرم آور است

3- گفتید: «بی کسی به خدا سرنوشت توست

تنهاترین پرنده ی عالم، کبوتر است»

4- گفتید: «زندگی کن و خوش باش و دم نزن!»

این حرف ها برای من از مرگ بدتر است

 

سرباز برگ های مرا جمع می کند

ما باختیم، نوبت یک مرد دیگر است...

سید مهدی موسوی

 


[ جمعه 90/9/25 ] [ 4:57 عصر ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]

هر شب کنار عکس حرم گریه می کنم

خود را به اشک می سپرم گریه می کنم

 

حل می کنم هرآنچه منم را ورای قاب

بی اعتنا به دور و برم گریه می کنم 

 

یا لیتنا زبان مرا ضجه می زند

قرآن گرفته روی سرم گریه می کنم

 

من کار دیگری که بلد نیستم ولی 

با چشم های بی هنرم گریه می کنم

 

این لحظه ها اگرچه برایم کلیشه ایست

من تا دل تو را نبرم گریه می کنم

  میلاد تقوایی راد


[ چهارشنبه 90/9/23 ] [ 5:9 عصر ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]

نگاه می کنم از آینه خیابان را
و ناگزیری باران و راهبندان را

"من از دیار حبیبم نه از بلاد غریب"
و بغض می کنم این شعر پشت نیسان را

چراغ قرمز و من محو گل فروشی که
حراج کرده غم و رنج های انسان را

کلافه هستم از آواز و ساز از چپ و راست
بلند کرده کسی لای لای شیطان را

چراغ سبز شد و اشک من به راه افتاد
چقدر آه کشیدم شهید چمران را

ولیعصر...ترافیک...دود...آزادی...
گرفته گرد و غبار اسم این دو میدان را

غروب می شود و بغض ها گلوگیرند
پیاده می روم این آخرین خیابان را...

عزیز مثل همیشه نشسته چشم به راه
نگاه می کند از پشت شیشه باران را

دو هفته ای ست که ظرف نباتمان خالی ست
و چای می خورم و حسرت خراسان را

سپرده ام قفس مرغ عشق را به عزیز
و گفتم آب دهد هر غروب گلدان را

عزیز با همه پیری عزیز با همه عشق
به رسم بدرقه آورده آب و قرآن را

سفر مرا به کجا می برد؟ چه می دانم
همین که چند صباحی غروب تهران را...

صدای خوردن باران به شیشه ی اتوبوس
نگاه می کنم از پنجره بیابان را

نگاه می کنم و آسمان پر از ابر است
چقدر عاشقم این آفتاب پنهان را...

چقدر تشنه ام و تازه کربلای یک است
چقدر سخت گذشتیم مرز مهران را

نسیم از طرف مشهدالرضاست...

ولی
نگاه کن!
حرم سرور شهیدان را..

حسن بیاتانی


[ چهارشنبه 90/9/23 ] [ 5:7 عصر ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب