سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران)
 
قالب وبلاگ

درخت‌ها همه عریان شدند، آبان شد
و باد آمد و باران گرفت و طوفان شد
نیامدی و نچیدی انار سرخی را
که ماند بر سر این شاخه تا زمستان شد
نیامدی و ترک خورد سین? من و ... آه!
چقدر یک‌شبه یاقوت سرخ ارزان شد!
چقدر باغ پر از جعبه‌های میوه شد و
چقدر جعب? پر راهی خیابان شد!
چقدر چشم ‌به راهت نشستم و تو چقدر
گذشتن از من و رفتن برایت آسان شد!
چطور قصه‌ام اینقدر تلخ پایان یافت؟
چطور آنچه نمی‌خواستم شود، آن شد؟
انار سرخ سر شاخه خشک شد، افتاد
و گوش باغ پر از خند? کلاغان شد...

پانته آ صفایی بروجنی


[ چهارشنبه 91/1/30 ] [ 1:42 عصر ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]

انتهای شک اگر انکار باشد بهتر است

هر خطای فاحشی یک بار باشد بهتر است

مهر کس را بی گدار از قلب خود بیرون نکن

قبل هر اخراج اگر اخطار باشد بهتر است

هر که می خواهد به دست آرد دلی از سنگ را

در کنار صدق اگر مکار باشد بهتر است

بیم خواب آلودگی دارد مسیر مستقیم

راه اگر پرپیچ و ناهموار باشد بهتر است

روبروی خانه وقتی هرزه چشمی خانه کرد

جای چشم پنجره دیوار باشد بهتر است

بوسه بااکراه شیرین تر از آغوش رضاست

گاه جای اختیار اجبار باشد بهتر است

بوسه های مخفیانه غالبا شیرین ترند

پشت پرده دست اگر در کار باشد بهتر است

در کنارم در امانی از گزند روزگار

گل میان بازوان خار باشد بهتر است

گیسوانت را بپیچ این بار دور گردنم

گاه اگر اعدام در انظار باشد بهتر است

تا بگیری پاسخت را خیره در چشمم شدی

گاه پرسش هرقَدَر دشوار باشد بهتر است

چشم عاشق چون نداند قدر روز وصل را

دائما در حسرت دیدار باشد بهتر است

شکوه های کهنه اما چون لحافی چرکمُرد

بعد از این هم گوشه ی انبار باشد بهتر است

قیمت دنیای جاویدان بهای مرگ نیست

زندگی تنها همین یک بار باشد بهتر است

اصغر عظیمی مهر


[ سه شنبه 91/1/15 ] [ 9:42 صبح ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب