سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران)
 
قالب وبلاگ

اینکه دلتنگ توام اقرار می خواهد مگر؟

اینکه از من دلخوری انکار می خواهد مگر؟ 

وقت دل کندن به فکر باز پیوستن مباش

دل بریدن وعده دیدار می خواهد مگر؟

عقل اگر غیرت کند یک بار عاشق می شویم 

اشتباه ناگهان تکرار می خواهد مگر؟

من چرا رسوا شوم یک شهر مشتاق تواند

لشکر عشاق پرچم دار می خواهد مگر؟

با زبان بی زبانی بارها گفتی برو

من که دارم می روم ؛ اصرار می خواهد مگر؟

روح سرگردان من هر جا بخواهد می رود

خانه دیوانگان دیوار می خواهد مگر؟

مهدی مظاهری


[ پنج شنبه 90/7/28 ] [ 8:45 صبح ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]

باید تنی بیاید و از هم سوا شود

تا که خدا دوباره براتان خدا شود

 

باید هجا هجا برود زیر اسب تا

یک قطره از حوالی چشمت رها شود

 

باید تمام معجزه ها را نشان دهد ؟

یعنی عصا بکوبد و دریا دو تا شود...

 

یا لب بیاورد لب دریا که از عطش

سرتاسرش ترک شود از عشق وا شود

 

مشکی بیاورد که خودش را شهید کرد

سقا که تکه تکه شد آنگه جدا شود

 

با شیر و تیر و حنجره ای سرخ شعر نو...

جایی که سبک عشق حماسی بنا شود

 

جایی که غالبا همه یکجور شاعرند

تا هم غمی بیاید و هم غم دوا شود

مربع

باید چطور تعزیه اش را نگاه کرد؟

باید چقدر صحنه ی قتلش بپا شود؟

 

گاهی برای آینه این شعر را بخوان

شاید کمی فضای دلت جا به جا شود

میلاد تقوایی راد


[ پنج شنبه 90/7/21 ] [ 11:16 صبح ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب