مرگ در قاموس ما از بيوفايي بهتر است
در قفس با دوست مردن از رهايي بهتر است
قصه فرهاد دنيا را گرفت اي پادشاه
دل به دست آوردن از کشورگشايي بهتر است
تشنگان مهر محتاج ترحم نيستند
کوشش بيهوده در عشق از گدايي بهتر است
باشد اي عقل معاش انديش با معناي عشق
آشنايم کني ولي ناآشنايي بهتر است
فهم اين رندي براي اهل معني سخت نيست
دلبري خوب است اما دلربايي بهتر است
هر کسي را تاب ديدار سر زلف تو نيست
اينکه در آيينه گيسو ميگشايي بهتر است
کاش دست دوستي هرگز نميدادي به من
«آرزوي وصل» از «بيم جدايي» بهتر است
فاضل نظري