سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران)
 
قالب وبلاگ

رفته بودیم شبی سمت حرم یادت هست‌
خواستم مثل کبوتر بپرم یادت هست‌
توی این عکس به جا مانده عصا دستم نیست‌
پیش از آن حادثه پای دگرم یادت هست‌
رنگ و رو رفته‌‌ترین تاقچه خانه‌مان‌
مهر و تسبیح وکتاب پدرم یادت هست‌
خانه کوچکمان کاهگلی بود، جنون‌
در همان خانه شبی زد به سرم یادت هست‌
قصدکردم که بگیرم نفس دشمن را
و جگرگاه ستم را بدرم یادت هست‌
خواهر کوچک من تند قدم بر می‌داشت‌
گریه می‌کرد که او را ببرم یادت هست‌
گریه می‌کرد در آن لحظه عروسک می‌‌خواست‌
قول دادم که برایش بخرم، یادت هست‌
راستی شاعر همسنگرمان اسمش بود...
اسم او رفته چه حیف از نظرم یادت هست‌
شعرهایش همه از جنس کبوتر، باران‌
دیرگاهی است از او بی‌خبرم یادت هست‌
آن شب شوم، شب مرده، شب دردانگیز
آن شب شوم که خون شد جگرم یادت هست‌
توی اروند، در آن نیمه شب با قایق‌
چارده ساله علی،‌ همسفرم یادت هست‌
ناله‌ای کرد و به یک باره به اروند افتاد
بعد از آن واقعه خم شد کمرم یادت هست‌
سرخ شد چهره اروند و تلاطم می‌کرد
جستجوهای غم‌انگیز ترم یادت هست‌
مادرش تا کمر کوچه به دنبالم بود
بسته‌ای داد برایش ببرم یادت هست‌
بعد یک ماه، همان کوچه، همان مادر بود
ضجه‌های پسرم، هی پسرم یادت هست‌
چادره سال از آن حادثه‌ها می‌گذرد
چارده سال! چه آمد به سرم یادت هست‌
توی این صفحه به این عکس کمی دقت کن‌
توی صف از همه دنبال ترم یادت هست‌
لحظه‌ای بود که از دسته جدا افتادم‌
لحظه‌ای بعد که بی‌بال و پرم یادت هست‌
اتفاقی که مرا خانه‌نشین کرد افتاد
و نشد مثل کبوتر بپرم یادت هست‌

 

خدا بخش صفا دل


[ سه شنبه 89/7/6 ] [ 12:43 عصر ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]

 

با من که هستی هیچ چیزی کم ندارم

دنیا اگر با من نسازد غم ندارم

شور غزل‌های مرا چشم تو کافی است

هیچ آرزویی جز تو در عالم ندارم

بگذار هر کس هرچه می‌خواهد بگوید

کاری به کار عالم و آدم ندارم

از هیبت عشق است می‌لرزم، مپندار

در عاشقی دست و دلی محکم ندارم

این روزها جز دست‌های مهربانت

این زخم‌های کهنه را مرهم ندارم

تقدیر چونان ارگ بم ویرانه‌ام کرد

دل‌شوره‌های کمتری از بم ندارم!

با این حساب، آیینه‌ی دلتنگی‌ام را

جز چشم‌های ساده‌ات محرم ندارم

هرچند هر گل رنگ و بویی خاص دارد

میلی به آن‌ها جز گل مریم ندارم

هر پنج فصل دامنت اردیبهشتی است

با من که هستی هیچ چیزی کم ندارم

خدابخش صفادل


[ دوشنبه 89/6/29 ] [ 11:38 صبح ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب