سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران)
 
قالب وبلاگ

لبریزم از سکوت و شکستن شبیه تو

آری منم ... منم شب روشن شبیه تو

تنهاتر از "همیشه" و بی کس تر از "هنوز"

آرام و بی قرار, دقیقا شبیه تو

یک روح خسته, یک شب روشنتر از سیاه

دلواپس از جنون شکفتن شبیه تو

دل می کنم از این همه خاکستری و زرد

تا می شکوفم از تب آهن شبیه تو

آن قدر می شکوفم و آن قدر می رسم

تا بشکفد سکوت سترون شبیه تو

می بارم از نگاه کبوتر - نگاه ابر

آرام و بی قرار دقیقا, شبیه تو

مریم سقلاطونی


[ دوشنبه 90/4/6 ] [ 9:28 صبح ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]

تهران...هوای سُربی آذر... ولیِّ عصر
دور از نشاط صبح و کبوتر... ولیِّ عصر

سرسام بنزها و صدای نوارها
شب‌های بی‌چراغ و مکدّر ولیِّ عصر

خاموش در بنفش مِه و آسمان‌خراش
در برزخی سیاهْ شناور، ولیِّ عصر

پنهان در ازدحام کلاغان بی‌اثر
زیر چنارهای تناور، ولیِّ عصر

خالی از اتفاقِ رسیدن، تمام روز
تاریک و سرد و دلهره‌آور، ولیِّ عصر

با لنزهای آینه ای پرسه می‌زنند
ارواح نیمه‌جان زنان در ولیِّ عصر

مانند یک جذامی از خود بریده است
در های و هوی آهن و مرمر، ولیِّ عصر


یک روز جمعه سر زده، آقا، بیا ببین
تو نیستی چه می‌گذرد در ولیِّ عصر؟

مریم سقلاطونی


[ شنبه 89/4/12 ] [ 12:5 عصر ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب