سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران)
 
قالب وبلاگ

نشست تا بنوازد دوتار قالی را

و نُت به نُت بنویسد خطوط خالی را

نشست تا بزند بر طلوع گنبد شهر

شعاع خاطره را، رنگ پرتقالی را

که رنگ رنگ شود قالی سلیمانش

که تا در اوج ببیند شکسته بالی را

صدای کودکی از سمت گریه جاری بود

به این معادله خو کرده بود سالی را

تنید بغض دلش را به تار و پود دوتار

دلی شکسته تر از کاسه سفالی را

گرفت قفل ضریحی که سبز می تابید

پر از حضور خدا دید دست خالی را

قبول شد همه نذر عاشقانه او

تمام کرد سرانجام شعر قالی را

صدای کودکی از سمت خنده گل می داد

تمام پنجره ها را، شب خیالی را

موسی عصمتی


[ یکشنبه 91/7/2 ] [ 1:10 عصر ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب