سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران)
 
قالب وبلاگ

وقتی دلت از زندگی پُر بود می­میری!

ـ هیوا! قبول... امّا تو خیلی زود می­میری

معصوم‌تر از کودکانِ قلبِ من یک شب

با گونه‌های خیس و اشک‌آلود می­میری

تنهایی‌ات را می­بری تا عمقِ آیینه

وقتی شدی در آینه محدود، می­میری

شاید تو تنها ماهیِ خوشبخت در تُنگی

که بی‌صدا در آرزوی رود می­میری

امّا تصوّر کن که تو گنجشکِ این عصری

که در هوای سُربی و پُر دود می­میری

وقتی که تنهاتر شدی، تنهاتر از نامت

وقتی که رویاهات شد نابود می‏میری

بدرود هیوا! آخرین آواره‌ی دنیا!

مرگت مبارک باد...، گرچه زود می­میری!

وحید طلعت

 


[ سه شنبه 89/10/28 ] [ 11:5 صبح ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب