توجهی به تکاپوی این پلنگ نکن به تیررس که رسیدم بزن، درنگ نکن تمام حیثیت کوه از شکوه من است نه، افتخار به فتح دو تکه سنگ نکن مرا به چنگ بیاور چه زنده، چه مرده به قدر ثانیهای فکر نام و ننگ نکن غرور دشت پر از رد گامهای من است مرا اسیر قفسهای چشم تنگ نکن درست بین دو ابروم را نشانه بگیر به قصد کشت بزن، لحظهای درنگ نکن همیشه اول و آخر تو میبری از من تمام وقتت را صرف صلح و جنگ نکن فقط بخواه به پایت نمرده جان بدهم برای کشتن من خواهش از تفنگ نکن
امیر اکبر زاده
[ پنج شنبه 89/10/9 ] [ 10:10 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]