صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
قبول ! با من اگر هم که سر کنی سخت است
ستاره ی من و تو در تقارنی سخت است نفس کشیدن بی تو تنفس زجر است نفس کشیدن این بمب کربنی سخت است بزن! ببند! بمیران! برای من ساده است توجهی که به قلبم نمی کنی سخت است دعا بکن که همین لحظه منفجر بشود برای قلب (فشار چهل تنی) سخت است تو را به قیمت آزاد می یرستم من که جستجوی خدای تعاونی سخت است چقدر منزجرم از هوای دود آلود که زندگی وسط شهر نایلونی سخت است قبول! شرح همینها ... (سه نقطه) بوق! ببخش ببخش شرح همینها تلفنی سخت است امیر مرزبان [ پنج شنبه 90/3/26 ] [ 10:53 عصر ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |