صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
به نام عشق ، به نام همیشه ی جاری به نام حضرت معبود ، حضرت باری به جان دوست که از جان من عزیز تر است زمانه می گذرد همچنان به دشواری نه آنکه شکوه کنم باز هم خدا را شکر جراحت دل ما نیست آنقدر کاری مباد خاطرت از روزگار افسرده مباد چشم تو در بند گریه و زاری به خواب رفتن ِ با قصدِ دیدنت خوب است رسیدن ِ به تو در بین خواب و بیداری نگاه چشم، به دیدار دیگران ، هرگز صدای قلب ، به هنگام دیدنت ، آری قلمرو دل ما در تصرف عشق است درود بر من و تو ، شاعران درباری ! سلام گرم مرا می رساند این نامه به پیشگاه محمد حسین انصاری سید حسن مبارز [ چهارشنبه 90/5/26 ] [ 8:41 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |