صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
رها کن که در چنگ طوفان بمیرم به این حال و روز پریشان بمیرم نه می خواستی با تو آزاد باشم نه دل داشتی کنج زندان بمیرم گل چیده ام...قسمتم بود بی تو که در بستر خشک گلدان بمیرم اگر ایستادم نه از ترس مرگ است دلم خواست مثل درختان بمیرم نه ... بگذار دست تو باشد تمامش بسوزان ، بسوزم، بمیران، بمیرم شب سوز پاییز ، سرمای آذر ولم کرده ای زیر باران بمیرم تو وقتی نباشی چه بهتر که یک روز بیفتم کنار خیابان ب..م...ی....ر.....م مهدی فرجی
[ جمعه 90/5/28 ] [ 11:46 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |