صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
گرچه سخت است به فکری هوس نان نرسد قصه ای نیست که با عشق به پایان نرسد قصه ای نیست که حتی شده در آخر آن بوی یک یوسف گمگشته به کنعان نرسد عشق احساس خطر کردن و رفتن به رهی ست که در آن هیچ سری ساده به سامان نرسد راهی آمیخته با "خواهش" و "عرفان" و "وصال" که بدون یکی از این سه به پایان نرسد "در نمازم خم ابروی..." چه معنی دارد؟ گر سر رشته این شعر به عرفان نرسد؟ *** همه محتاج به عشقید چه باید بکنید گر چنین زرد بمانید و بهاران نرسد؟ زندگی حاصل آمیزش"عشق" و "نفس"است گر یکی زین دو نباشد به شما جان نرسد. [ چهارشنبه 90/11/19 ] [ 2:1 عصر ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |