صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
درد من این روزها از جنس دردی دیگر است کوچه ات بی من مسیر کوچه گردی دیگر است راه آن راه است و کفش آن کفش و پا آن پا ولی – رهنورد این بار اما رهنوردی دیگر است فرق ما در " آنچه بودیم" است با " آنچه شدیم" تو همان زن هستی و این مرد ‘ مردی دیگر است! نقشه ی گنجی که من میخواستم پیش تو نیست! ظاهرا در سینه ی دریانوردی دیگر است چشمهایت را که بستی با خودم گفتم : جهان – باز هم در آستان جنگ سردی دیگر است در درونم جنگجویی از نفس افتاده و با وجود این به دنبال نبردی دیگر است وقت خوشحالی ندارم! زندگی من فقط – داغ روی داغ و دردی روی دردی دیگر است اصغر عظیمی مهر [ سه شنبه 91/7/4 ] [ 11:19 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |