صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
فکر میکردم در آغوشش بگیرم بهتر است بعدها دیدم در آغوشش بمیرم بهتر است گرم آغوشش شدم... دست و دلش لرزید و گفت: شاید از دستت دلم را پس بگیرم بهتر است از قفس، هرکس رهایت میکند، عاشقتر است اینکه من با آن که آزادم، اسیرم، بهتر است عشق من ! اینروزها آزادگان زندانیاند زندگی، بیعشق ، زندان است... گیرم بهتر است !! عشق من ! ایکاش بودی... عشق من ایکاش بود... زندگی، اینطور اگر باشد، بمیرم بهتر است...
محمدجواد آسمان
[ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 8:48 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |