از سفره ی خود، خرده ی نانی بفرستیدآنگونه نبودیم که آنی بفرستیدای دوست اگر کهنه کلافی به کف آمدما را به کَرَم سوی دکانی بفرستیدخوبست به هم صحبتی حضرت موسیهروقت به هروقت شبانی بفرستیدافسوس که مهمان سلیمان نتوان شداین لقمه بزرگ ست، دهانی بفرستیدچون بی هنران مصلحت کار در این استخاموش بمانیم و زبانی بفرستیدابروی گره خورده، خریدار نداردخون ریخته را خط امانی بفرستید
آرش پور علیزاده