صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
چشــم های تو قهوه ی ترک اسـت ابروانــت هوای کردستان خنده هایت کلوچه ی فومن گریه های تو چای لاهیجان
ساحل انزلی ست چشمانت موج ها آبروت را بردند تن داغ تو ماسه ی دریاست توی گرمای ظهر تابستان
ای درخت مبــارک نارنـــج تــــو چــــراغ محــله ی مـــایــی مرد همسایه ی شما دزد است شاخه ات را برای من بتکان
مثل اخبار تازه می مانی که به چشم کسی نیامده ای نکند ناگهــان یکی برسد برساند تـــو را به گوش جهان
خبــر قتل عام آدم ها صبــح یک روز در مزارشریف خبر یک تصادف خونین عصر یک روز جاده ی تهران
خبــر دستگیــری صدام مثـــل یک انفجـــار در بغداد خبر دستگیری یک صرب توی شبه جزیزه ی بالکان
آن چنان تشنه ام اگر بدهند آب های مدیترانه کم است خبـــر چند شاخــــه ی زیتــــون خبــــر انتفاضـه و لبـنان
مستی و می روی به جانب چپ، مستی و می روی به جانب راست گــــاه مثل مقاله ای در شـرق گـــاه چـــــون سرمقاله ی کیهـــــان!!
ماه مرداد بی تو می گذرد حیف این هفت تیـر خالی نیست من خودم پیش پیش می میرم دیگر این قدر ماشه را نچکان
آرش پورعلیزاده
[ شنبه 92/3/25 ] [ 11:19 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |