صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
سرت که درد نمی آید از سوالاتم مرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم چطور اینهمه جریان گرفته ای در من و مو به موی تو جاریست در خیالاتم؟ بگو به من که همان آدم همیشگی ام؟ نه... مدتی ست که تغییر کرده حالاتم
چقدر مانده به وقتی که مال هم بشویم درست از آب در آیند احتمالاتم
تو محشری به خدا من بهشت گمشده ام تو اتفاق می افتی من از محالاتم چقدر ساکتی و من چقدر حرف زدم دوباره گیج شدی حتما از سوالاتم دلم گرفته اگر زنگ می زنم گاهی مرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم. مهدی فرجی - کاشان
[ چهارشنبه 89/4/2 ] [ 12:31 عصر ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |