بوسیدمت لب و دهنم بوی گل گرفت
بوییدمت تمام تنم بوی گل گرفت
گل های سرخ چارقدت را تکاندی و
گل های خشک پیرهنم بوی گل گرفت
با عطر واژه ها به سراغ من آمدی
شعرم ترانه ام سخنم بوی گل گرفت
ای امتزاج شادی و غم، در کنار تو
خندیدنم، گریستنم بوی گل گرفت
از راه دور فاتحه ای دود کردی و
در زیر خاکها کفنم بوی گل گرفت
تا آمدی به میمنت بوی زلف تو
در باغ، یاس و یاسمنم بوی گل گرفت
گرد از کتابخانه من برگرفتی و
تاریخ مرده و کهنم بوی گل گرفت
خون تو دانه دانه شبیه گل انار
پاشید بر شب و... وطنم بوی گل گرفت
سعید بیابانکی