صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
کسی که این طرف خط نشسته مجنون است مپرس از من آواره ی خیابان ها مپرس! مضحکه مردمان این شهرم یکی به خنده می گوید: روانی است این مرد! مپرس حال مرا زندگی خود را باش فقط همین که بدانی که زنده ام کافی است نمی شود که بگویم که دوستت دارم سید محمد ضیاء قاسمی
کسی که اینطرف خط نشسته مجنون است کسی که آنطرف خط نشسته لیلون است
-الو سلام عزیزم! صدات یک جوری است گمان کنم مرضت ایدز یا که طاعون است
دوباره پشت سرم حرفهای بد زده ای و گفته ای که فلانی شبیه میمون است
بگو که هرچه بگویی مرا خیالی نیست تو فحش هم بدهی پاسخم فقط "جون" است
برو ببین نکند گوش ایستاده کسی بگو ببینم آیا بابات بیرون است؟
از آن زمان که به قیچی سپرده ای مویت برای ساختن شعر قحط مضمون است
تو مثل آن دفعه شیر پسته می خواهی ولی تمایل من بیشتر به معجون است
بیا که دکمه این ضبط را فشار دهم شنیده ام حرکاتت عجیب موزون است
نمی شود که بگویم که دوستت دارم دروغ هرکه بگوید به دوست ملعون است
نمی شود که تو را بی اجازه عقد کنم نمی توانم لیلون خلاف قانون است.
امید مهدی نژاد
[ پنج شنبه 89/8/27 ] [ 1:0 عصر ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |