صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
تمام زاویهها را کشیده ای قائم آهای سرو قدِ سرترین سرت سالم غزال "اُم ولد"نور چشم های جواد
پدر بزرگ شب قدر-حضرت قائم-
پدر:غریب پدر:آشنا پدر:مظلوم
پسر:مراد پسر:مجتهد پسر:عالم
نشانه های امامت تمام شد وقتی
شکفت کنج لبت خالی از بنی هاشم
تو با لباس سپیدی و بالباس سیاه
برای دیدن تو کعبه می شود عازم
درست نیمه ی ذی الحجه بعد حج هر سال
تو مَحرمی و حرم می شود تو را مُحرم
زیارتی به بلندای جامعه از توست
زیارتی که شب قدر می شود لازم
زیارتی که خودش هست "محتشم"پرور
درست کرده به کرّات "اکبر ناظم"
دوتا فقط همه ی راز جامعه ست بگو
فقط"بکم فتح الله" فقط "بکم یختم"
مهدی رحیمی [ سه شنبه 92/7/30 ] [ 10:44 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
هی دست میرود به کمرها یکی یکی خم گشته است قد پدرها دوتا دوتا باب نیاز باب شهادت درِ بهشت سردار بیسر آمدهای تا که خم شوند رفتی که وا شوند پس از تو به چشم ما رفتی که بین مردم دنیا عوض شود در آسمان دهیم به هم ما نشانشان آنان که تا سحر به تماشای یادشان
مهدی رحیمی - دلیجان [ یکشنبه 89/3/30 ] [ 11:33 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |