سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران)
 
قالب وبلاگ

هرگز نخواستم که بگویم تو را چقدر..

عاشق شدم!چه وقت!چگونه!چرا!چقدر!

هرگز نخواستم که بگویم نگاه تو ،

از ابتدای ساده این ماجرا چقدر-

من راشکست،ساخت،شکست و دوباره ساخت

من را چرا شکست،چرا ساخت یا چقدر!

هرگز نخواستم به تو عادت کنم ولی

عادت نبود،حسی از آن ابتدا چقدر-

مانند پیچکی که بپیچد به روح من-

ریشه دواند و سبز شد و ماند تا....چقدر-

 تقدیر را به نفع تو تغییر می دهند

اینجا فرشته ها که بدانی خدا چقدر-

خوبست با تو،با همه بی وفاییت

قلبم گرفته است،نپرس از کجا،چقدر!

قلبم گرفته است سرم گیج می رود

هرگز نخواستم که بدانی تو را چقدر...

(نغمه مستشار نظامی)

 


[ شنبه 89/8/8 ] [ 8:57 صبح ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]

عزیز حرف بزن! حرفهای تو خوب است
برای این دل خسته هوای تو خوب است
چه چیز بهتر از اینکه خود خودت هستی
چه چیز بهتر از اینکه خدای تو خوب است؟
بگو چگونه بگویم چه قدر آینه‌ای
بگو چه چیز بریزم به پای تو خوب است؟!
چه قدر ساعت خوبی است پنج بعد از ظهر
چه قدر خسته‌ای اما صدای تو خوب است
برای خستگی‌ات دستهای من با توست
برای خستگی‌ام شانه‌های تو خوب است
بیا قدم بزن آهسته پا به پای دلم
که هر کجا بروم پابه‌پای تو خوب است
چه قدر جز تو غریب است هر که می‌بینم
چه قدر خنده دیرآشنای تو خوب است

نغمه مستشار نظامی


[ سه شنبه 89/6/2 ] [ 10:44 صبح ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]

چقدر بوی تو خوب است بوی آغوشت
همیشه زحمت من بوده است بر دوشت
چنان زلال و لطیفی که مطمئن هستم
دوبال بوده به جای دو دست بر دوشت
ولی به خاطر من بال را کنار زدی
که با دو دست بگیری مرا در آغوشت
...آهای روسریت آفتاب تابستان
شکوفه تاج سر تو بنفشه تن پوشت
بهشت جای قشنگی ست جای دوری نیست
بهشت باغ بزرگی ست باغ آغوشت
بهشت اول وآخر گمان مکن حتی
بهشت هم بروم می کنم فراموشت...

 

نغمه مستشار نظامی


[ یکشنبه 89/4/6 ] [ 9:30 صبح ] [ علی باقری ] [ دیدگاه () ]
<< مطالب جدیدتر           

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب