صدای پای خیال (گزیده غزل معاصر ایران) | ||
رها کن که در چنگ طوفان بمیرم به این حال و روز پریشان بمیرم نه می خواستی با تو آزاد باشم نه دل داشتی کنج زندان بمیرم گل چیده ام...قسمتم بود بی تو که در بستر خشک گلدان بمیرم اگر ایستادم نه از ترس مرگ است دلم خواست مثل درختان بمیرم نه ... بگذار دست تو باشد تمامش بسوزان ، بسوزم، بمیران، بمیرم شب سوز پاییز ، سرمای آذر ولم کرده ای زیر باران بمیرم تو وقتی نباشی چه بهتر که یک روز بیفتم کنار خیابان ب..م...ی....ر.....م مهدی فرجی
[ جمعه 90/5/28 ] [ 11:46 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
به نام عشق ، به نام همیشه ی جاری به نام حضرت معبود ، حضرت باری به جان دوست که از جان من عزیز تر است زمانه می گذرد همچنان به دشواری نه آنکه شکوه کنم باز هم خدا را شکر جراحت دل ما نیست آنقدر کاری مباد خاطرت از روزگار افسرده مباد چشم تو در بند گریه و زاری به خواب رفتن ِ با قصدِ دیدنت خوب است رسیدن ِ به تو در بین خواب و بیداری نگاه چشم، به دیدار دیگران ، هرگز صدای قلب ، به هنگام دیدنت ، آری قلمرو دل ما در تصرف عشق است درود بر من و تو ، شاعران درباری ! سلام گرم مرا می رساند این نامه به پیشگاه محمد حسین انصاری سید حسن مبارز [ چهارشنبه 90/5/26 ] [ 8:41 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
صدای شر شر باران شعر می آید محسن عرب خالقی [ سه شنبه 90/5/25 ] [ 9:23 صبح ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
تو یک غروبِ غم انگیز می رسی از راهکه می بَرند مرا روی شانه های سیاه صدای گریه بلند است و جمله هایی هم شبیهِ تسلیت و غصه و غمی جانکاه به گوش یخزده اَم می رسد ، وَ فریادی شبیهِ حُرمَتِ این لااِلهَ اِلا الله! وَ چشم هام ،که چشم انتظار تو هستند ! ( اگر چه منجمدند و نمی کنند نگاه ) وَ بغض می کند آن جا جنازه ی من که (( تو )) را همیشه (( نَفَس )) می کشید و (( خود )) را (( آه )) ! چقدر شب که تو را من مرور کرده ام وُ رسیده ام به : غزل ، گُل ، شکوفه ، دریا ، ماه ! بدون تو ، همه ی عمرِ من دو قسمت شد : (( دقیقه های تکیده )) ، (( دقیقه های تباه )) اگر چه متنِ بلندی ست درد دل هایم سکوت می کنم و شرحِ قصّه را کوتاه – که باز جمعه رسید و نیامدی و شدند (( غروب جمعه )) وُ (( مرگ )) وُ (( وجود من )) همراه ! برای بدرقه ی نعشِ من بیا ( هر روز ) که کارِ من شده سی بار مرگ ( در هر ماه ) وَ کلِّ دلخوشی زندگی من ، این که تو یک غروب غم انگیز می رسی از راه . مهدی زارعی [ شنبه 90/5/22 ] [ 12:6 عصر ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
تیر برقی «چوبیم» در انتهای روستا کاظم بهمنی [ سه شنبه 90/5/18 ] [ 12:21 عصر ] [ علی باقری ]
[ دیدگاه () ]
|
||
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |